MAHE MAN

عاشق آن‎ ‎‏«ماه»‏‎ ‎هستم که خورشید گاهی روشنایی اش را از او میگیرد

MAHE MAN

عاشق آن‎ ‎‏«ماه»‏‎ ‎هستم که خورشید گاهی روشنایی اش را از او میگیرد

کاریکلماتور ۲

کاریکلماتور



- مرگ مرا به همه چیز امیدوار کرده است.


- مرگم را از چشم تولدم می بینم.

 
- بر مزار موجودی که به مرگ غیر طبیعی مرده بود،دسته گل کاغذی نهادم.


- خدا سایه مرگ را از زندگی ام کم نکند.

 
- مرگ در قبر پایکوبی می کرد.


- انسان در طول زندگی اش شانس مردن دارد.


- چون حوصله خودکشی ندارم، زندگی می کنم.


- برای مردن باید یک عمر صبر کرد.


- به مرگ بیشتر از زندگی مدیونم.

 
- روی پل صراط پوست موز می اندازم.


- تا از عزراییل دستمزد نگیرم خودکشی نمی کنم.


- حاضرم مرگم را بین دوستانم سرشکن کنم.


- روحم هنگام صعود به آسمان جیب جسمم را زد.


- سنگ قبرم به چاپ دهم رسیده است.
 

- با هفت تیر متصدی آسانسور را مجبور کردم به آسمان هفتم برود.

 
- به اندازه ای به مرگ امیدوارم که هرگز دست به خودکشی نمی زنم.

 
- مرگ فرصت نداد بقیه آرزوهایم بر باد رود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد